معین - طنازِ من
این زندگی اینجور نمیمونه
عشقِ من ازم دور نمیمونه
صاحب داره توی کاراش
اینجوری که ناجور نمیمونه
اینجوری که ناجور نمیمونه.
طنازِ من… ای نازِ من… ای نازِ من
باز از تو میگم تو شعر و آواز
باز با هم میخندیم
باز با هم میرقصیم
اما نه به این ساز… اما نه به این ساز.
این زندگی اینجور نمیمونه
عشقِ من ازم دور نمیمونه
صاحب داره توی کاراش
اینجوری که ناجور نمیمونه
اینجوری که ناجور نمیمونه.
دنیام که به تاریکی شبهاست
تو چشمایِ من اشکِ یه دریاست
آخ اونچه منو زنده میذاره
عشقِ تو عزیز و عشقِ فرداست.
گفتم که خدا عزیزترینه
نازش میکشم که نازنینه
باز رد میشه ابرِ پاره پاره
مهتاب میاد و ماه و ستاره
اما گِله دارم از زمونه
دستا همه رو به آسمونه.
ایوای مگه میشه تو زمونه
دردامونو هیچکسی ندونه
باز ردّ میشه ابرِ پارهپاره
مهتاب میاد و ماه و ستاره
باز ردّ میشه ابرِ پارهپاره
مهتاب میاد و ماه و ستاره.
طنازِ من… ای نازِ من… ای نازِ من
باز از تو میگم تو شعر و آواز
باز با هم میخندیم باز با هم میرقصیم
اما نه به این ساز… اما نه به این ساز.
۸ مارچ ۱۹۸۷
خواننده معین
آهنگساز و تنظیمکننده صادق نوجوکی