مهستی _ وداع در اوج
صدایی جز صدایِ تو نمونده
صدایی جز صدایِ تو نمونده.
تو هر دلی خونه و جایی داشتی
با خوندنِت، عشق تو دلها میکاشتی
میخوندی شب ستارهبارون میشد
با خوندنِت، دل کمی آروم میشد
با خوندنِت، دل کمی آروم میشد.
یهامشب شبِ عشقه
همین امشبو داریم
چرا قصۀ دردو واسه فردا نذاریم
یهامشب شبِ عشقه
همین امشبو داریم
چرا قصۀ دردو واسه فردا نذاریم.
عزیزان همه با هم بخونیم
که امشب شبِ عشقه
که امشب شب عشقه
که امشب شبِ عشقه.
زمونه رنگ وارنگه
شب و روزش یکی نیست
خوشی دوُم نداره
غمش همیشگی نیست.
اگه فردا برامون پُر از صلح و صفا بود
چه خوب بود اگه تو دنیا
یهفردا مالِ ما بود
عزیزان همه با هم بخونیم
که امشب شبِ عشقه
که امشب شبِ عشقه.
صدات صدا بود وقتیکه میخوندی
کارِ روزگار بود… رفتی و نموندی
رفتی ولی اسمت رو لبها مونده
صدایی جز صدایِ تو نمونده
صدایی جز صدایِ تو نمونده.
تو هر دلی خونه و جایی داشتی
با خوندنت، عشق تو دلها میکاشتی
میخوندی شب ستاره بارون میشد
با خوندنِت، دل کمی آروم میشد
با خوندنِت، دل کمی آروم میشد.
صدات صدا بود وقتیکه میخوندی
کارِ روزگار بود رفتی و نموندی
رفتی ولی اسمت رو لبها مونده
صدایی جز صدایِ تو نمونده
صدایی جز صدایِ تو نمونده.
خواننده مهستی و شهبال شبپره
آهنگساز صادق نوجوکی
تنظیمکننده دیوید بتسامو