Bahar by Nahid

ناحید ـ بهار

نگاه‭ ‬کن‭ ‬چه‭ ‬خبر‭ ‬شد‭ ‬

بهار‭ ‬از‭ ‬سفر‭ ‬اومد

از‭ ‬اون‭ ‬خورجین‭ ‬سبزش‭ ‬

گُل‭ ‬و‭ ‬سبزه‭ ‬دراومد‭.‬

بهار،‭ ‬نوبتِ‭ ‬عشقه‭ ‬بهار‭ ‬فصلِ‭ ‬پرنده

تو‭ ‬با‭ ‬من‌که‭ ‬بخندی‭ ‬دیگه‭ ‬دنیا‭ ‬میخنده‭.‬

نگاه‭ ‬کن‭ ‬به‭ ‬بیابون‭ ‬که‭ ‬شد‭ ‬دشتِ‭ ‬شقایق

چه‭ ‬سخته‭ ‬غمِ‭ ‬غربت‭ ‬واسه‭ ‬این‭ ‬منِ‭ ‬عاشق

بگو‭ ‬نوبت‭ ‬عشقه‭ ‬بگو‭ ‬غصه‭ ‬سر‭ ‬اومد

بگو‭ ‬ابرایِ‭ ‬بَد‭ ‬رفت‭ ‬بهار‭ ‬از‭ ‬سفر‭ ‬اومد‭.‬

بهار‭ ‬مثل‭ ‬جوونه‌ست‭ ‬که‭ ‬جوونه‭ ‬

تو‭ ‬فکرش‭ ‬نه‭ ‬زمستون‭ ‬نه‭ ‬خزونه

تو‭ ‬دنیا‭ ‬یه‭ ‬نفر‭ ‬نیست‭ ‬که‭ ‬ندونه‭ ‬

بهار‭ ‬مثل‭ ‬خزونه‭… ‬گذرونه‭.‬

نگاه‭ ‬کن‭ ‬چه‭ ‬خبر‭ ‬شد‭ ‬

بهار‭ ‬از‭ ‬سفر‭ ‬اومد

از‭ ‬اون‭ ‬خورجین‭ ‬سبزش‭ ‬

گُل‭ ‬و‭ ‬سبزه‭ ‬دراومد‭.‬

بهار،‭ ‬نوبتِ‭ ‬عشقه‭ ‬بهار‭ ‬فصلِ‭ ‬پرنده

تو‭ ‬با‭ ‬من‌که‭ ‬بخندی‭ ‬دیگه‭ ‬دنیا‭ ‬میخنده‭.‬

چی‭ ‬شد‭ ‬قصۀ‭ ‬اون‭ ‬عشق‭ ‬

همون‭ ‬عشق‭… ‬همون‭ ‬عشق‭ ‬

که‭ ‬مثل‭ ‬گُلِ‭ ‬خنده‭ ‬همیشه‭ ‬رو‭ ‬لبام‭ ‬بود‭.‬

کجاست‭ ‬ماهِ‭ ‬قدیمی‭… ‬

همون‭ ‬ماه‭… ‬همون‭ ‬ماه

همون‭ ‬ماهِ‭ ‬قشنگی‭ ‬که‭ ‬فانوسِ‭ ‬شبام‭ ‬بود‭.‬

نگاه‭ ‬کن‭ ‬چه‭ ‬خبر‭ ‬شد‭ ‬

بهار‭ ‬از‭ ‬سفر‭ ‬اومد

از‭ ‬اون‭ ‬خورجین‭ ‬سبزش‭ ‬

گُل‭ ‬و‭ ‬سبزه‭ ‬دراومد‭.‬

بهار،‭ ‬نوبتِ‭ ‬عشقه‭ ‬بهار‭ ‬فصلِ‭ ‬پرنده

تو‭ ‬با‭ ‬من‌که‭ ‬بخندی‭ ‬دیگه‭ ‬دنیا‭ ‬میخنده‭.‬

نگاه‭ ‬کن‭ ‬به‭ ‬بیابون‭ ‬که‭ ‬شد‭ ‬دشتِ‭ ‬شقایق

چه‭ ‬سخته‭ ‬غمِ‭ ‬غربت‭ ‬واسه‭ ‬این‭ ‬منِ‭ ‬عاشق

بگو‭ ‬نوبت‭ ‬عشقه‭ ‬بگو‭ ‬غصه‭ ‬سر‭ ‬اومد

بگو‭ ‬ابرایِ‭ ‬بَد‭ ‬رفت‭ ‬بهار‭ ‬از‭ ‬سفر‭ ‬اومد‭.‬

خواننده‭  ناهید‭ 

آهنگ‌ساز  ‬و‭ ‬تنظیم‌کننده  صادق‭ ‬نوجوکی

Balaye Eshgh by Nahid

ناهید - بلایِ عشق

نه‭ ‬یک‭ ‬نامه‭ ‬نوشتی

نه‭ ‬رویِ‭ ‬تورو‭ ‬دیدم

نه‭ ‬دستام‌و‭ ‬گرفتی،‭ ‬نه‭ ‬حرفات‌و‭  ‬شنیدم

از‭ ‬عشقت‭ ‬چه‭ ‬بلاها‭ ‬سرم‭ ‬اومده‭ ‬ای‌وای

گمونم‭ ‬خودِ‭ ‬عشقِ‭ ‬که‭ ‬با‭ ‬من‭ ‬بَده‭ ‬ای‌وای‭.‬

تو‭ ‬باشی‭ ‬تو‭ ‬نباشی‭ ‬همونم‭ ‬که‭ ‬همونم

یه‭ ‬دیوونۀ‭ ‬عاشق‭ ‬بلا‭ ‬خورده‭ ‬به‌جونم

یه‭ ‬دیوونۀ‭ ‬عاشق‭ ‬بلا‭ ‬خورده‭ ‬به‌جونم‭.‬

هزار‭ ‬درده‭ ‬رو‭ ‬دردام‭ ‬از‭ ‬این‭ ‬عشق‌و‭ ‬جوونی

هزارون‭ ‬گِله‭ ‬دارم‭ ‬از‭ ‬این‭ ‬دل‌نگرونی‭.‬

از‭ ‬عشقت‭ ‬چه‭ ‬بلاها‭ ‬سرم‭ ‬اومده‭ ‬ای‌وای

گمونم‭ ‬خودِ‭ ‬عشقِ‭ ‬که‭ ‬با‭ ‬من‭ ‬بَده‭ ‬ای‌وای‭.‬

تو‭ ‬باشی‭ ‬تو‭ ‬نباشی،‭ ‬همونم‭ ‬که‭ ‬همونم

یه‭ ‬دیوونۀ‭ ‬عاشق‭ ‬بلا‭ ‬خورده‭ ‬به‌جونم

یه‭ ‬دیوونۀ‭ ‬عاشق‭ ‬بلا‭ ‬خورده‭ ‬به‌جونم‭.‬

واسه‌ت‭ ‬من‌که‭ ‬قسم‭ ‬خوردم‭ ‬عزیزم

که‭ ‬عشقم‭ ‬یه‭ ‬هوس‭ ‬نیست

واسه‌ت‭ ‬من‌که‭ ‬همه‭ ‬عُمرم‌و‭ ‬دادم

عزیزم‭ ‬مگه‭ ‬بس‭ ‬نیست‭.‬

نه‭ ‬همراه‌‭ ‬و‭ ‬نه‭ ‬همدرد‭ ‬و‭ ‬نه‭ ‬یاری

نه‭ ‬پاسخ‭ ‬به‭ ‬سئوالم

نه‭ ‬دیدی‭ ‬و‭ ‬نه‭ ‬پرسیدی‭ ‬از‭ ‬این‭ ‬عشق

یه‭ ‬عمره‭ ‬به‭ ‬چه‭ ‬حالم‭.‬

چه‭ ‬آروم‭ ‬و‭ ‬چه‭ ‬راحت

واسه‌ت‭ ‬یه‭ ‬دست‭ ‬به‌سینه

واسه‭ ‬خودم‭ ‬یه‭ ‬خانوم‭ ‬واسۀ‭ ‬توأم‭ ‬کمینه‭.‬

تو‭ ‬باشی‭ ‬تو‭ ‬نباشی،‭ ‬همونم‭ ‬که‭ ‬همونم

یه‭ ‬دیوونۀ‭ ‬عاشق‭ ‬بلا‭ ‬خورده‭ ‬به‌جونم

یه‭ ‬دیوونۀ‭ ‬عاشق‭ ‬بلا‭ ‬خورده‭ ‬به‌جونم‭.‬

از‭ ‬عشقت‭ ‬چه‭ ‬بلاها‭ ‬سرم‭ ‬اومده‭ ‬ای‌وای

گمونم‭ ‬خودِ‭ ‬عشقِ‭ ‬که‭ ‬با‭ ‬من‭ ‬بَده‭ ‬ای‌وای‭.‬

تو‭ ‬باشی‭ ‬تو‭ ‬نباشی،‭ ‬همونم‭ ‬که‭ ‬همونم

یه‭ ‬دیوونۀ‭ ‬عاشق‭ ‬بلا‭ ‬خورده‭ ‬به‌جونم

یه‭ ‬دیوونۀ‭ ‬عاشق‭ ‬بلا‭ ‬خورده‭ ‬به‌جونم‭.‬

۴‭ ‬فوریه‭ ‬۱۹۸۴

خواننده‭  ناهید‭ 

آهنگ‌ساز  ‬و‭ ‬تنظیم‌کننده  صادق‭ ‬نوجوکی

Beegharare Eshgh by Nahid

بیقرار عشق / ناهید

وقتیکه قهری با من ندیدنت آسون نیست
قصه غم که میشی شنیدنت آسون نیست

به گمونم دل تو جای دیگه س
دل تو پیش یه رسوای دیگه س
دست نذاشتی دیگه تو دستای من
دستاتم عاشق دستای دیگه س
به گمونم دل تو جای دیگه س
دل تو پیش یه رسوای دیگه س
دست نذاشتی دیگه تو دستای من
دستاتم عاشق دستای دیگه س
دستاتم عاشق دستای دیگه س

با تو بودن واسه من نعمت بود
از تو گفتن واسه من عادت بود
همه حرفات واسه من آیه عشق
نفست زمزمه رحمت بود
دل من مستیشو از مستی چشمای تو ساخت
تا به عشق تو رسید پرهیزشو پاک به تو باخت
به گمونم دل تو جای دیگه س
دل تو پیش یه رسوای دیگه س
دست نذاشتی دیگه تو دستای من
دستاتم عاشق دستای دیگه س
دستاتم عاشق دستای دیگه س

میدونستی دل دیوونه من عاشقته
عاشقت با همه جون با همه تن عاشقته
اسم تو وقتی تو شعر و تو ترانم میومد
میدونستی غزل و شعر و سخن عاشقته
حالا من هستم و تن رفته به باد
واسه من شعر و سخن رفته به باد
منم و وحشت تردید یه عشق
به گمونم دل من رفته به باد
به گمونم دل تو جای دیگه س
دل تو پیش یه رسوای دیگه س
دست نذاشتی دیگه تو دستای من
دستاتم عاشق دستای دیگه س
دستاتم عاشق دستای دیگه س

میدونستی دل دیوونه من عاشقته
عاشقت با همه جون با همه تن عاشقته
اسم تو وقتی تو شعر و تو ترانم میومد
میدونستی غزل و شعر و سخن عاشقته
حالا من هستم و تن رفته به باد
واسه من شعر و سخن رفته به باد
منم و وحشت تردید یه عشق
به گمونم دل من رفته به باد
به گمونم دل تو جای دیگه س
دل تو پیش یه رسوای دیگه س
دست نذاشتی دیگه تو دستای من
دستاتم عاشق دستای دیگه س
دستاتم عاشق دستای دیگه س