معین دلم گرفت از آسمون
امشب از اون شباست که من
دوباره دیوونه بشم
تو مستی و بیخبری اسیرِ مِیخونه بشم
امشب از اون شباست که من
دلم میخواد داد بزنم…
تو شهرِ این غریبهها دردمو فریاد بزنم.
دلم گرفت از آسمون
هم از زمین هم از زمون
تو زندگی چقدر غمه دلم گرفته از همه.
ای روزگارِ لعنتی
تلخه بهت هر چی بگم
من به زمین و آسمون دستِ رفاقت نمیدم
دستِ رفاقت نمیدم دستِ رفاقت نمیدم
دستِ رفاقت نمیدم.
از اینهمه دربدری تو قلبِ من قیامَته
چه فایده داره زندگی
این انتهای طاقته
از اینهمه دربدری بهلب رسیده جونِ من
به دادِ من نمیرسه خدای آسمونِ من.
دلم گرفت از آسمون
هم از زمین هم از زمون
تو زندگی چقدر غمه دلم گرفته از همه.
ای روزگارِ لعنتی
تلخه بهت هر چی بگم
من به زمین و آسمون دستِ رفاقت نمیدم
من به زمین و آسمون دستِ رفاقت نمیدم
دستِ رفاقت نمیدم.
امشب از اون شباست که من
دوباره دیوونه بشم
تو مستی و بیخبری اسیرِ میخونه بشم
امشب از اون شباست که من
دلم میخواد داد بزنم
تو شهرِ این غریبهها دردمو فریاد بزنم.
دلم گرفت از آسمون
هم از زمین هم از زمون
تو زندگی چقدر غمه دلم گرفته از همه.
ای روزگارِ لعنتی
تلخه بهت هر چی بگم
من به زمین و آسمون دستِ رفاقت نمیدم
دستِ رفاقت نمیدم دستِ رفاقت نمیدم
دستِ رفاقت نمیدم.
امشب از اون شباست که من
دوباره دیوونه بشم
تو مستی و بیخبری اسیرِ میخونه بشم
امشب از اون شباست که من
دلم میخواد داد بزنم
تو شهرِ این غریبهها دردمو فریاد بزنم.
دلم گرفت از آسمون
هم از زمین هم از زمون
تو زندگی چقدر غمه دلم گرفته از همه.
خواننده معین
آهنگساز محمد حیدری
تنظیمکننده آندرانیک