مرتضی ـ عزیز
باز میونِ ما صدهزار تا کوه فاصلهست
فاصله رو وردار عزیز
میخوام این شبا که شبایدلتنگیه
بشه شبِ دیدار عزیز
تو گُلی و من خار عزیز
دلمو به دست آر عزیز
آخ که دلِ من تنگ شده
واسه شبِ دیدار عزیز.
شاخۀ شکستهس دلم
بینصیب و خستهس دلم
وقتیکه دلم خون میشه
زندگی یه زندون میشه
آره دیگه نابودتم خستۀ تبآلودهتم.
واسه دل بیمارِ من نشدی پرستار عزیز
تو گُلی و من خار عزیز
دلمو به دست آر عزیز
آخ که دلِ من تنگ شده
واسه شبِ دیدار عزیز.
باز میونِ ما صدهزار تا کوه فاصلهست
فاصله رو وردار عزیز
میخوام این شبا که شبایدلتنگیه
بشه شبِ دیدار عزیز.
تو گُلی و من خار عزیز
دلمو بهدست آر عزیز
آخ که دلِ من تنگ شده
واسه شبِ دیدار عزیز.
دستای تو گُلخونمه چشمای تو مِیخونمه
وقتی شبِ مستیم گذشت
دیگه همه هستیم گذشت.
منو با همه بیکسیم
با اینهمه دلواپسیم
تو این شبِ تاریک و تار
بهستاره بسپار عزیز.
تو گُلی و من خار عزیز
دلمو به دست آر عزیز
آخ که دلِ من تنگ شده
واسه شبِ دیدار عزیز.
باز میونِ ما صدهزار تا کوه فاصلهست
فاصله رو وردار عزیز
میخوام این شبا که شبایدلتنگیه
بشه شبِ دیدار عزیز.
تو گُلی و من خار عزیز
دلمو به دست آر عزیز
آخ که دلِ من تنگ شده
واسه شبِ دیدار عزیز.
خواننده مرتضی
آهنگساز مرتضی برجسته